زینبزینب، تا این لحظه: 15 سال و 9 روز سن داره

زینت پدر

خاطرات

سلام دختر گلم    یه عالمه حرف نگفته دارم برات،اول از همه بگم تو این مدت خیلی خانم شدی ،دیگه مثل قبلنا گریه نمیکنی از وسطای مهر بود که رفتی مهدکودک ،منی که فکر نمیکردم حتی یه لحظه هم ازم جدا بشی ،هر طور بود بعد از مدتی یاد گرفتی تنهایی بری،الانم خیلی خوشحالی که میری ،صبا تا بیدارت میکنم زود بلند میشی اصلنم مامانو اذیت نمیکنی،برات سرویس گرفتم اسم مربی سرویست خانم حسنیه اسم مربیت هم خانم محمره،کلی شعر و قرآن یاد گرفتی ماشالله چون هوشت خوبه سرعت یاد گیریت خیلی بالاست،بعدا تو یه پستی شعرایی که یاد گرفتی رو میذارم. راستی یه اتفاق دیگه که برات افتاد این بود که دندونت افتاد اول که لق شد منو بابایی خیلی نگران شدیم ،چون خیلی زوده ب...
20 آذر 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به زینت پدر می باشد